مرجع روش شناسی آینده پژوهی، جلد سوم، فصل نوزدهم، برنامه ریزی مبتنی بر سناریو؛ جروم سی. گلن، تئودور جی. گوردون؛ مترجم و ویراستار ابوذر سیفی کلستان
عبارت «سناریو» برگرفته از حوزهی هنرهای نمایشی است. در هنرهای نمایشی سناریو به طرح کلی داستان اطلاق میشود و در فیلمهای سینمایی به خلاصه یا دستورالعملهای صحنههای اکشن گفته میشود.
هرمان کان، پدر سناریوسازی در پژوهش آیندهگرا و تحلیلهای سیاستگذاری است. او در ارتباطاتی که از طریق موسسهی RAND با ارتش و مطالعات راهبردیِ انجام شده داشت، عبارت «سناریو» را در سال 1950 به دنیای برنامهریزی معرفی کرد. او بعدها در دههی 60 میلادی، زمانی که هدایت موسسهی هادسون را بر عهده داشت، این مفهوم را به عموم شناساند. موسسهی هادسون یک موسسه ی تحقیقاتی غیرانتفاعی خصوصی است که در حوزهی سیاستهای عمومی مرتبط با آمریکا، توسعهی بین المللی و دفاعی کار کرده است. در مقالهی «تشدید: اصطلاحات و سناریوها» که در سال 1965 و به قلم هرمان کان در موسسهی هادسون انتشار یافت، ایدهی تقطیر سناریوها در نردبانِ تشدید، معرفی شد. این ایده نشان داد که کجا مداخله ممکن است در جلوگیری از تشدید جنگ هستهای آینده تاثیر داشته باشد. در سال 1967، کان به کمک آنتونی وینر احتمالات آیندهی نظم جهانی را مورد مطالعه قرار داد و نتایج آن را در زمینه هم ترازی قدرتهای بالقوه و چالشهای جهانی مرتبط با امنیت آمریکا را در کتابی تحت عنوان «به سوی سال2000» منتشر کرد. یکی از سناریوهای کتاب توافق کنترل نظامی بین ایالات متحده و شوروی سابق را به تصویر میکشید؛ سناریوی دیگری احتمال میداد که شوروی سابق کنترل جنبش کمونیستی را از دست خواهد داد؛ سناریوی سوم شکلگیری اتحاد جدیدی بین کشورها را نشان میداد. کان و وینر در کتاب خود فنآوری «سخت افزار» آینده را معرفی کردند که شامل بانکهای رایانهای تمرکزیافته با اطلاعات گستردهای از افراد خواهد بود؛ برای مثال والدینی که میتوانند جنسیت و ویژگیهای اخلاقی بچههایشان را با مهندسی ژنتیک انتخاب کنند. این کار زیر نظر کمیتهی سال 2000 که توسط آکادمی هنر و علوم آمریکا پشتیبانی میشد، انجام شد.
هرمان کان، علاقه داشت به سه سناریوی بدیلی که برای هر موضوعی کاربرد داشته باشد، فکر کند: 1) «بدون غافلگیری» و یا «کسب و کار معمول» که به سادگی روندهای فعلی را بوسیلهی رابطهی متقابل روندها، استنتاج میکند 2) بدترین حالت ممکن سناریو که ناشی از مدیریت اشتباه و بدشانسی است؛ و 3) بهترین حالت ممکن سناریو که حاصل مدیریت درست و شانس خوب است. آیندهنگرها بعدها شروع به نقد این روش کردند، زیرا معتقدند که مردم «سناریوی کسبوکار بدون غافلگیری» را بهعنوان یک «پیشبینی» در نظر خواهند گرفت، لذا تصمیمهایشان را مبتنی بر این به اصطلاح پیشبینی اتخاذ خواهند کرد. در نتیجه، این سناریو خودکامیاب (خودشکوفا) خواهد شد. هرمان کان به طرز کنایهآمیزی بیان کرد، بزرگترین غافلگیری میتواند این باشد که سناریوی کسبوکار بدون غافلگیری «سناریوی کسبوکار معمول» میتواند واقعا اتفاق بیفتد.
در آیندهپژوهی سناریو عبارتی است که شایدبیشتر از هر عبارت دیگری در این حوزه مورد استفادهی ناصحیح و غلط قرار گرفته است. چیزی که امروزه به آن سناریو گفته میشود، گسترهی بحثهای مرتبط با احتمالات آینده است که شامل دادهها و تحلیلهاست. این بحثها هیچ ایراد و منعی ندارند و البته باید هم انجام شوند، ولی هرچه باشند، سناریو نیستند. اینکار مثل این است که نقد نوشته شده راجع به یک نمایش را با فیلمنامه اشتباه بگیریم.
هرمان کان، سناریوها را بهعنوان توضیحات روایی آینده که تمرکزشان بر روی فرآیندهای علّی و نقاط تصمیمگیری است، تعریف کرده است (کان 1967). هیچ سناریویی همیشه محتمل نیست؛ احتمال اینکه تا کنون یک سناریویی واقعا تحقق پیدا کرده باشد، در حد بسیار کوچکی است، لذا سناریوها باید بواسطهی تواناییشان در کمک به تصمیمگیرندگان در امر سیاستگذاری مورد قضاوت قرار گیرند، نه بر اساس نتایج نهایی درست یا غلط.
همین طور باید توجّه داشته باشیم که بعضی وقتها سناریوهای نوشته شده برای این نوشته شدهاند که از قضاء در نهایت اشتباه از آب در بیایند. سناریوهایی در رابطه با جنگ جهانی سوم (WWIII) نوشته شدند تا چگونگی وقوع آن را بررسی کنند؛ که به تحلیلگران اجازه میداد تا با فهم چگونگی مداخله در رویدادها از وقایع منجر به جنگ جلوگیری کنند.