چرخ آیندهپژوهی روشی برای شناسایی و معرفی پیامدهای اولیه، ثانویه و ثالث گرایشات، رخدادها، مسائل آشکار و تصمیمات احتمالی آینده میباشد. این روش در سال 1971 توسط جروم سی. گلن و سپس دانشجویی در دانشگاه تحصیلات تکمیلی آنتیاش که اکنون دانشگاه نیوانگلند نامیده میشود، ابداع شد. این روش با کارگاههای توسعهی برنامهی درسی آیندهپژوهی که توسط برنامهی مطالعات آیندهپژوهی دانشکدهی آموزش در دانشگاه ماساچوست در اوایل دههی 1970 میلادی ارائه گردید، گسترش یافت و مدت کمی پس از آن توسط مربیان و مشاوران حوزهی آیندهپژوهی بهعنوان روشی برای حضور شرکتکنندگان فوقالذکر در برنامههای اندیشیدن به پیامدهای آینده و نیز برای تصمیمگیران جهت وارد کردن دادههای ورودیشان در فرآیند تحلیل سیاست و پیشنگریهایشان، رواج یافت. این روش برای اولین بار در بهار 1972 وارد آثار و ادبیات این حوزه شد. تغییرات بعدی در روش چرخ آیندهپژوهی تحت عناوین چرخ پیادهسازی، چرخ تاثیر، نقشهی ذهن و شبکهسازی نامیده شدند. گرچه چرخ آیندهپژوهی شیوهای آسان است که تنها مستلزم یک برگ کاغذ سفید، یک خودکار و یک یا چند ذهن خلاق است، ولی درعینحال روشی بینهایت قوی در خصوص بررسی آینده میباشد.